Write For Us

مصاحبه با استاد فرهاد فخرالدینی

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
64 نمایش
Published
هرمِ گرما می‌خورد توی صورت در مردادِ داغ. تهران شلوغ بود و ترافیک بود. آدم‌ها عصبی بودند و انگار همه داشتند از جایی فرار می‌کردند، از کسی می‌گریختند انگار. یک ساعتی که می‌رفتی اما، آن قسمتِ شهرنشینِ لواسان را که رد می‌کردی، بهار می‌شد یک‌باره. جاده خلوت بود و آدم‌ها آرام. گیاه بود و درخت بود و سبزه و بادِ خنکی که می‌خورد توی صورت و روح را جلا می‌داد. در گوشه‌ی خلوتی یک خانه بود با زن و مردی آرام و عاشق. خانه برای مردی است که سال‌های سال است که یکی از ستون‌های موسیقی است. طرحِ خانه را خودش داده است. آن خانه‌ی سپیدِ ساده را. درخت‌ها را خودش کاشته است...

پاییز 1398
دسته بندی
تلویزیون
برچسب
فرهاد فخرالدینی, سریال امام علی, موسیقی فیلم
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند