Write For Us

قتل عمد در شریعت عشق معاف است! - سعدی خوانی - غزلیات سعدی غزل پنجم

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
2 نمایش
Published
سعدی خوانی با آناهیتا الف - غزلیات خوانی قسمت پنجم - غزل پنجم
درود بر شما
ازتون به خاطر نظرات پر مهرتون سپاسگزارم
لایک و سابسکراب فراموش نشه دوستان عزیز

بریم سراغ غزل پنجم از دیوان غزلیات شیخ اجل استاد سخن، سعدی

شب فراق نخواهم دواج دیبا را
که شب دراز بود خوابگاه تنها را

ز دست رفتن دیوانه عاقلان دانند
که احتمال نماندست ناشکیبا را

گرش ببینی و دست از ترنج بشناسی
روا بود که ملامت کنی زلیخا را

چنین جوان که تویی برقعی فروآویز
و گر نه دل برود پیر پای برجا را

تو آن درخت گلی کاعتدال قامت تو
ببرد قیمت سرو بلندبالا را

دگر به هر چه تو گویی مخالفت نکنم
که بی تو عیش میسر نمی‌شود ما را

دو چشم باز نهاده نشسته‌ام همه شب
چو فرقدین و نگه می‌کنم ثریا را

شبی و شمعی و جمعی چه خوش بود تا روز
نظر به روی تو کوری چشم اعدا را

من از تو پیش که نالم که در شریعت عشق
معاف دوست بدارند قتل عمدا را

تو همچنان دل شهری به غمزه‌ای ببری
که بندگان بنی سعد خوان یغما را

در این روش که تویی بر هزار چون سعدی
جفا و جور توانی ولی مکن یارا
دسته بندی
تفریح و سرگرمی
برچسب
شعر, ادبیات پارسی, داستان
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند