Write For Us

Iraj Janati Ataei - Khabam Ya Bidar&Man Az Safar&Poste Shir

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
280 نمایش
Published
ایرج جنتی عطایی - دفتر زمزمه های یک شب سی ساله - خوابم یا بیدارم

خوابم یا بیدارم
تو با منی با من
نزدیک تر از پیرهن
باور کنم یا نه ، هرم نفس هاتو
ایثار تن سوز نجیب دستاتو
خوابم یا بیدارم ؟
لمس تنت خواب نیست
این روشنی از توست
بگو از آفتاب نیست
بگو که بیدارم
بگو که رؤیا نیست
بگو که بعد از این
جدایی با ما نیست
اگه این فقط یه خوابه
تا ابد بذار بخوابم
بذار آفتاب شم و تو خواب
از تو چشم تو بتابم
بذار اون پرنده باشم
که با تن زخمی اسیره
عاشق مرگه که شاید
توی دست تو بمیره
خوابم یا بیدارم
ای اومده از خوابآغوشتو وا کن
قلب منو دریاب
برای خواب من
ای بهترین تعبیر
با من مدارا کن
ای عشق دامنگیر
من بی تو اندوه سرد زمستونم
پرنده ای زخمی ، اسیر بارونم
ای مثل من عاشق
همتای محبوب
بمون بمون با من
ای بهترین ، ای خوب


-------------
ایرج جنتی عطایی - دفتر زمزمه های یک شب سی ساله - من از سفر میام

من از سفر میام
با اسب خستگی
از فتح یک سراب
با سایه بونی از گرمای آفتاب
با زخم خار و شن
سوغات کوره راه
با گلسنگی به دوش
از دشت بی گیاه
یه کوزه آب سرد
یه سفره نون می خوام
کو ؟ بسترم کجاست ؟
من از سفر میام
ببین که رخت من
غبار جاده هاست
ببین که دست من
برای من عصاست
تن خسته و غریب
تنها و در به در
با حسرت پناه
با وحشت سفر
یه سقف مهربون
یه سایه خواب می خوام
نوازشم بکن
من از سفر میام
با من چهدردها
از این سفر به جاست
غصه بغل بغل
با من چه گریه هاست
من از سفر میام
تا با تو سر کنم
تو جاده های عشق
با تو سفر کنم
س با کوله باری از
حرفای گفتنی
حرفای تلخ تلخ
اما شنفتی
یه سوسوی چراغ
یه تکیه گاه می خوام
در بر بگیر منو
س من از سفر میام





--------------

ایرج جنتی عطایی - دفتر زمزمه های یک شب سی ساله - پوست شیر

قلب تو ، قلب پرنده
پوستت اما ، پوست شیر
زندون تنو رها کن
ای پرنده پر بگیر
اونور جنگل تن سبز
پشت دشت سر به دامن
اونور روزای تاریک
پشت نیم شبای روشن
برای باور بودن
جایی شاید باشه شاید
برای لمس تنعشق
کسی باید باشه باید که سر خستگی هاتو
به روی سینه بگیره
برای دلواپسی هات
واسه سادگیت بمیره
حرف تنهایی ، قدیمی
اما تلخ و سینه سوزه
اولین و آخرین حرف
حرف هر روز و هنوزه
تنهایی شاید یه راهه
راهیه تا بی نهایت
قصه ی همیشه تکرار
هجرت و هجرت و هجرت
اما تو این راه ، که همراه
جز هجوم خار و خس نیست
کسی شاید باشه شاید
کسی که دستاش قفس نیست
قلب تو قلب پرنده
پوستت اما پوست شیر
زندون تنو رها کن
ای پرنده پر بگیر





.
دسته بندی
ترانه
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند