وا فريادا ز عشق وا فريادا
کارم بيکي طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا...
دل چیست که گويم از براي غم تست
يا آنکه حريم تن سراي غم تست
لطفيست که ميکند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من چه جاي غم تست...
ما دل زغم تو بسته داريم اي دوست
از غیر تو دیده بسته داریم ای دوست
گفتي که به دلشکستگان نزديکم
ما نيز دل شکسته داريم اي دوست...
گفتم: چشمم، گفت: براهش میدار
گفتم: جگرم، گفت: پر آهش میدار
گفتم که: دلم، گفت: چه داری در دل
گفتم: غم تو، گفت: نگاهش میدار...
دل جای تو شد و گر نه محزون کنمش
در دیده تویی و گر نه پر خون کنمش...
امید وصال تست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش....
ابوسعید ابوالخیر
کارم بيکي طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا...
دل چیست که گويم از براي غم تست
يا آنکه حريم تن سراي غم تست
لطفيست که ميکند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من چه جاي غم تست...
ما دل زغم تو بسته داريم اي دوست
از غیر تو دیده بسته داریم ای دوست
گفتي که به دلشکستگان نزديکم
ما نيز دل شکسته داريم اي دوست...
گفتم: چشمم، گفت: براهش میدار
گفتم: جگرم، گفت: پر آهش میدار
گفتم که: دلم، گفت: چه داری در دل
گفتم: غم تو، گفت: نگاهش میدار...
دل جای تو شد و گر نه محزون کنمش
در دیده تویی و گر نه پر خون کنمش...
امید وصال تست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش....
ابوسعید ابوالخیر
- دسته بندی
- موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند