Write For Us

JaquesPerevert - Shamlouژاک پره ور -اين عشق - برگردان و صدای شاملو

E-Commerce Solutions SEO Solutions Marketing Solutions
216 نمایش
Published
ژاک پره ور -اين عشق - برگردان و صدای شاملو

اين عشق
به اين سختى
به اين تُردى
به اين نازكى
به اين نوميدى،

اين عشق
به زيبايى روز و
به زشتى زمان
وقتى كه زمانه بد است،

اين عشق
اين اندازه حقيقى
اين عشق
به اين زيبايى به اين خجستگى به اين شادى و
اين اندازه ريشخندآميز
لرزان از وحشت چون كودكى در ظلمات
و اين اندازه متكى به خود
آرام، مثل مردى در دل شب،

اين عشقى كه وحشت به جان ديگران میاندازد
به حرفشان میآورد
و رنگ از رخسارشان میپراند،

اين عشق ِ بُزخو شده - چرا كه ما خود در كمينشيم -
اين عشق ِ جرگه شده زخم خورده پامال شده پايان يافته انكار شده از ياد رفته
- چرا كه ما خود جرگه اش كرده ايم زخمش زده ايم پامالش كرده ايم تمامش كرده ايم منكرش شده ايم از يادش برده ايم،
اين عشق ِ دستنخورده ى هنوز اين اندازه زنده و سراپا آفتابى
از آن ِ تو است از آن ِ من است
اين چيز ِ هميشه تازه كه تغييرى نكرده است،
واقعى است مثل گياهى
لرزان است مثل پرنده يى
به گرمى و جانبخشى ِ تابستان.
ما دو میتوانيم برويم و برگرديم
مىتوانيم از ياد ببريم و بخوابيم
بيدار شويم و رنج بكشيم و پير بشويم
دوباره بخوابيم و خواب ِ مرگ ببينيم
بيدار شويم و بخوابيم و بخنديم و جوانى از سر بگيريم،
اما عشقمان به جا میماند
لجوج مثل موجود بى ادراكى
زنده مثل هوس
ستمگر مثل خاطره
ابله مثل حسرت
مهربان مثل يادبود
به سردى ِ مرمر
به زيبايىِ روز
به تُردى ِ كودك
لبخندزنان نگاهمان مى كند و
خاموش باما حرف مى زند
ما لرزان به او گوش مى دهيم
و به فرياد درمى آييم
براى تو و
براى خودمان،
به خاطر تو، به خاطر من
و به خاطر همه ديگران كه نمى شناسيمشان
دست به دامنش مى شويم استغاثه كنان
كه بمان
همان جا كه هستى
همان جا كه پيش از اين بودى.
حركت مكن
مرو
بمان
ما كه عشق آشناييم از يادت نبرده ايم
تو هم از يادمان نبر
جر تو در عرصه ى خاك كسى نداريم
نگذار سرد شويم
هر روز و از هر كجا كه شد
نشانه يى از حيات به ما برسان
دير ترك، از كنج ِ بيشه يى در جنگل ِ خاطره ها
ناگهان پيدا شو
دست به سوى ما دراز كن و
نجاتمان بده.


.
دسته بندی
موسیقی سنتی
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند