شاهنامه فردوسی با آناهیتا الف - شاهنامه خوانی قسمت بیست و ششم - نتیجه آزمون های جادویی برای ازدواج
درود بر شما
ازتون به خاطر نظرات پر مهرتون خیلی ممنونم
لایک و سابسکراب فراموش نشه دوستان عزیز
و ادامه ی داستان از بیت 140 شاهنامه فردوسی:
فریدونِ فرّخ چو بشنید و دید هنرها بدانست و شد ناپدید
برفت و بیامد پدروار پیش چنان چون سزاید بآئین و کیش
ابا کوس و باژنده پیلانِ مست همان گرزهٔ گاو پیگر بدست
بزرگانِ لشکر پس پشت اوی جهان آمده پاک در مشت اوی
چود دیدند پر مایگان روی شاه پیاده دوان برگرفتند راه
برفتند و بر خاک دادند بوس فرومانده برجای پیلان و کوس
پدر دست بگرفت و بنواختشان براندازه بر پایگه ساختشان
چو آمد بکاخ گرانمایه باز به پیشِ جهاندار آمدن براز
بسی آفرین کرد بر کردگار کزو دید نیک و بد روزگار
وزان پس سه فرزند خود را بخواند به تختِ گرانمایگی بر نشاند
چنین گفت کان اژدهای دژم کجا خواست گیتی بسوزد بدم
پدر بُد که جست از شما مردمی چو بشناخت برگشت با خرّمی
کنون نامتان ساختستیم نغز چنان چون بباید سزاوار مغز
توئی مهتر و سَلم نام تو باد بگیتی براگنده کامِ تو باد
که جستی سلامت ز کام نهنگ بگاه گریزش نکردی درنگ
دلاور که نندیشد از پیل و شیر تو دیوانه خوانش مخوانش دلیر
میانه کز آغاز تیزی نمود ز آتش مر او را دلیری فزود
ورا تور خوانیم شیر دلیر کجا ژندهپیلش نیارد بزیر
هنر خود دلیری است بر جایگاه که بددل نباشد سزاوار گاه
دگر کهتر آن مرد با سنگ و جنگ که هم باشتاب است و هم با درنگ
ز خاک و ز آتش میانه گزید چنان کز رهِ هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود بگیتی جز او را نشاید ستود
کنون ایرج اندر خور نام اوی همه مهتری باد فرجام اوی
بدان کو به آغاز شیری نمود بگاه درشتی دلیری نمود
دلیر و خردمند و با رای بود بهر جایگه پای بر جای بود
بنام پری چهرگانِ عرب کنون برگشایم بشادی دو لب
زن سلم را نام کرد آرزوی زن تور را ماهِ آزاده خوی
زن ایرج پاکخو را سهی کجا بد بخوبی سهیلش رهی
پس از اختر گِرد گردان سپهر که اخترشناسان نمودند چهر
نوشته بیاورد و بنهاد پیش بدید اختر نامداران خویش
بسلم اندرون جست زاختر نشان نبودش مگر مشتری با گمان
دگر طالع تور فرخنده شیر خداوند خورشید سعد دلیر
چو کرد اختر فرخ ایرج نگاه کشف دید طالع خداوند ماه
از اختر بدیشان نشانی نمود که آشوبش و جنگی بایست بود
کتابی که من ازش میخونم ، نسخه ای از کتاب شاهنامه فردوسی به تصحیح آقای جلال خالقی مطلق است
از انتشارات Bibliotheca Persica
(The State of New York University Press)
در نیویورک 1366
موسیقی آغازین :
قطعه ای در مایه ی نواست که توسط هنرمند گرامی آقای علیرضا سلگی به صورت اختصاصی برای این مجموعه ساخته و نواخته شده.
the intro music is written and played by Mr. ALIREZA SOLGI
درود بر شما
ازتون به خاطر نظرات پر مهرتون خیلی ممنونم
لایک و سابسکراب فراموش نشه دوستان عزیز
و ادامه ی داستان از بیت 140 شاهنامه فردوسی:
فریدونِ فرّخ چو بشنید و دید هنرها بدانست و شد ناپدید
برفت و بیامد پدروار پیش چنان چون سزاید بآئین و کیش
ابا کوس و باژنده پیلانِ مست همان گرزهٔ گاو پیگر بدست
بزرگانِ لشکر پس پشت اوی جهان آمده پاک در مشت اوی
چود دیدند پر مایگان روی شاه پیاده دوان برگرفتند راه
برفتند و بر خاک دادند بوس فرومانده برجای پیلان و کوس
پدر دست بگرفت و بنواختشان براندازه بر پایگه ساختشان
چو آمد بکاخ گرانمایه باز به پیشِ جهاندار آمدن براز
بسی آفرین کرد بر کردگار کزو دید نیک و بد روزگار
وزان پس سه فرزند خود را بخواند به تختِ گرانمایگی بر نشاند
چنین گفت کان اژدهای دژم کجا خواست گیتی بسوزد بدم
پدر بُد که جست از شما مردمی چو بشناخت برگشت با خرّمی
کنون نامتان ساختستیم نغز چنان چون بباید سزاوار مغز
توئی مهتر و سَلم نام تو باد بگیتی براگنده کامِ تو باد
که جستی سلامت ز کام نهنگ بگاه گریزش نکردی درنگ
دلاور که نندیشد از پیل و شیر تو دیوانه خوانش مخوانش دلیر
میانه کز آغاز تیزی نمود ز آتش مر او را دلیری فزود
ورا تور خوانیم شیر دلیر کجا ژندهپیلش نیارد بزیر
هنر خود دلیری است بر جایگاه که بددل نباشد سزاوار گاه
دگر کهتر آن مرد با سنگ و جنگ که هم باشتاب است و هم با درنگ
ز خاک و ز آتش میانه گزید چنان کز رهِ هوشیاران سزید
دلیر و جوان و هشیوار بود بگیتی جز او را نشاید ستود
کنون ایرج اندر خور نام اوی همه مهتری باد فرجام اوی
بدان کو به آغاز شیری نمود بگاه درشتی دلیری نمود
دلیر و خردمند و با رای بود بهر جایگه پای بر جای بود
بنام پری چهرگانِ عرب کنون برگشایم بشادی دو لب
زن سلم را نام کرد آرزوی زن تور را ماهِ آزاده خوی
زن ایرج پاکخو را سهی کجا بد بخوبی سهیلش رهی
پس از اختر گِرد گردان سپهر که اخترشناسان نمودند چهر
نوشته بیاورد و بنهاد پیش بدید اختر نامداران خویش
بسلم اندرون جست زاختر نشان نبودش مگر مشتری با گمان
دگر طالع تور فرخنده شیر خداوند خورشید سعد دلیر
چو کرد اختر فرخ ایرج نگاه کشف دید طالع خداوند ماه
از اختر بدیشان نشانی نمود که آشوبش و جنگی بایست بود
کتابی که من ازش میخونم ، نسخه ای از کتاب شاهنامه فردوسی به تصحیح آقای جلال خالقی مطلق است
از انتشارات Bibliotheca Persica
(The State of New York University Press)
در نیویورک 1366
موسیقی آغازین :
قطعه ای در مایه ی نواست که توسط هنرمند گرامی آقای علیرضا سلگی به صورت اختصاصی برای این مجموعه ساخته و نواخته شده.
the intro music is written and played by Mr. ALIREZA SOLGI
- دسته بندی
- تفریح و سرگرمی
- برچسب
- شاهنامه فردوسی, شاهنامه خوانی, حکیم سخن
وارد شوید یا ثبت نام کنید تا دیدگاه ارسال کنید.
اولین نفری باشید که دیدگاه ارائه می کند